موضوع این قسمت در مورد حضرت سلیمان علیهالسلام میباشد. سليمان، فرزند داوود علیهالسلام به پيامبری انتخاب میشود و شايستگی خود را در يک قضاوت عادلانه ثابت مینمايد. مردم به بلای وبا و طاعون گرفتار میشوند که با دعای حضرت سليمان اين بلاها رفع میشود و تپۀ وسط شهر به عبادتگاه تبديل میگردد. حضرت سليمان مردم جنزده را با توسل به خدا نجات میدهد. سليمان و داوود نزد شخصی میروند که همنشين داوود در آخرت است. آدونيا، پسر بزرگ داوود با دسيسۀ آريل، سعی در جلب نظر مردم دارند و همين باعث اختلاف آدونيا و سليمان میشود. داوود به فرمان خدا سليمان را به جانشينی خود انتخاب میکند. او قبل از مرگ امانت پيامبری خود را که همان تابوت عهد است به سليمان میسپارد و درون آن را به وی نشان میدهد. آدونيا با سپاهی به جنگ سليمان میرود، اما توسط پسر آريل کشته میشود. خداوند بادها، پرندگان و لشگر جنيان را به فرمان سليمان درمیآورد و آصف برخيا، فرمانده جنيان، به ساختن معبد میپردازد. حضرت سليمان به ياری خداوند حکومت مقتدری بر بنیاسرائيل ايجاد میکند، بهطوریکه هيچکس را يارای مبارزه با او نيست. معبد سليمان ساخته میشود و تابوت عهد در آنجا جای میگيرد. هُدهُد برای سليمان خبر میآورد که ملکۀ سبا، بلقيس و قوم او خورشيدپرست هستند. سليمان او را به يکتاپرستی دعوت میکند و بلقيس با مشاهدۀ جلوۀ پیامبری سليمان به يکتاپرستی روی میآورد. سليمان در زمان اقتدار بنیاسرائيل و شکوفايی اورشليم از دنيا میرود. سران قوم، برای جانشينی او گرد هم جمع میشوند.