در روزگاری دور که هنوز، خورشید از مغرب طلوع میکرد، حاکم ظالم و نادانی بر مردم شهر حکومت میکرد. حاکم این سرزمین، توسط نیروی شیطانی و جادوی موجودی به نام «یملیخاه» کنترل میشد که سالها قبل توسط حکیم بزرگ طلسم شده بود. یملیخاه برای اینکه طلسم را بشکند و به اهداف شیطانی خود برسد حاکم را فریب داده تا مردان شهر را دربند کند. یکی از نوادگان حکیم بزرگوار تنها کسی است که میتواند به آخر دنیا سفر کند و از هفت دریا بگذرد تا به نگین هفت دریا برسد و طلسم را بشکند.
نگین هفت دریا، با اقتباس آزاد از یکی از داستانهای «هزار و یک شب» نوشته شده و علاوه بر داستانی جذاب از طراحی و فضای مطلوب و خوب برخوردار است. همچنین یکی از شاخصهای بارز این پروژه موسیقی متن آن است.