سینمایی اسباب‌بازی فروشی عجیب آقای مگوریوم

ماهونی، مدیر فروشگاه اسباب‌بازی پدربزرگش آقای مگوریوم است. او قصد دارد برای تغییر در زندگی‌اش شغلش را عوض کند.

سینمایی بی‌ خوابی

روزی حاکمی برای شکار به جنگل می‌رود و طی ماجرایی از همراهان خود جدا می‌ماند. او از تاریکی و سر و صدای جنگل دچار وحشت شده و شب‌ها کابوس قوچی را می‌بیند که او را به دره پرت می‌کند و این امر باعث بی‌خوابی او می‌گردد. حاکم که از این وضعیت بیمار گشته دستور می‌دهد، هیچ‌کس شب‌ها نخوابد! مردم از این وضعیت به تنگ می‌آیند و...

سینمایی پرندگان آزاد

دو بوقلمون که خلق‌وخو و شخصیت‌های کاملاً متفاوتی دارند باید اختلافاتشان را کنار بگذارند تا بتوانند در زمان به عقب برگردند و یک مأموریت مهم را به سرانجام برسانند.

سینمایی دزد عروسک‌ها

یکی بود یکی نبود، زیر این سقفِ کبود و پُر زِ دود، شهری بود که اسمش شادی بود. توی شهر شادی همۀ آدم‌ها خوشحال و خوش بودند، اما عجوزه دشمن شادی اهالی بود.

سینمایی عصر یخبندان-5

اسکراب، سنجاب کوچک داستان این بار به دنبال بلوطش به طور اتفاقی وارد یک سفینۀ فضایی شده و باعث بهم ریخته شدن اوضاع در منظومۀ شمسی می‌شود!

سینمایی خرگوش‌های فضایی

خرگوش‌های اسکیت سوار وظیفه دارند به محله‌ها سَر بزنند و مراقب باشند تا اتفاق بدی در آنجا نیفتد...

سینمایی تنها در خانه-1

کِوین، کوچکترین پسربچۀ خانوادۀ مک‌کالیستر است که صبح روز اول عید کریسمس در خانه بزرگشان از خواب بیدار شده و خود را تنها می‌بیند.

سینمایی خرس‌های مهربون به خانه برمی‌گردند

یک شکارچی برای رسیدن به پول، به جان درختان افتاده که با مقاومت حیوانات جنگل روبه‌رو می‌شود.

سینمایی دایناسور خوب

آرلوی جوان، کوچکترین فرد یک خانوادۀ پنج نفره است. او دایناسور ترسویی است و خیلی دوست دارد بر ترس خود غلبه کند...

سینمایی داستان سامرا

یک گروه شیطانی و خرابکار به کمک امواجی رادیویی انسان‌ها را کنترل کرده و از آنها نیروهایی انتحاری برای حمله به حرم امام حسن عسگری(ع) در سامرا می‌سازند.

سینمایی شداد

شداد، شاهزاده‌ای است که پس از خلع از وليعهدی پدر، برادر خود را در آتش کينۀ خويش نابود می‌سازد و سلطنت را به چنگ می‌آورد و ادعای خدايی می‌کند. شداد در مقابل خود، هانيب مرد زاهد و پارسای شهر را مانعی بر اين امر می‌داند.

سینمایی راز امپراتور

پاوو رئیس دهکده مرد مغروری است و عادت دارد همیشه دو کلوچه یکجا بخورد و از آنجایی که دوستش سائولی یکی از کلوچه‌ها را می‌خورد پاوو او را از ده اخراج می‌کند سپس سائولی به شهر می‌رود و با به دست گرفتن کنترل بوقلمون مکانیکی امپراطور می‌شود...