آرامشِ در چشمانت
آرامشِ قبل از طوفان
با هر قدمت میپیچید
فریاد یَلی در میدان
عاشق که شدی بی باکی
عشاق علی بی ترسند
از خاطرهات لرزانند
از اسم تو هم میترسند
عهد اگه عهده، عهده یه مَرده
مَرد اگر مَرده، اهل نبرده
عشقه و هر کس رفته از این راه
جز با شهادت بر نمیگرده
شبها ابر بارونی
روزها مرد میدونی
دیدار نزدیکه میدونی
از که شنیدی سِرّ خدا را
از که گرفتی جام بقا را
غرق به خون شد تا که تن تو
شد عَلَم ما پیراهن تو
این راه راهه امیده
نوبت به ما رسیده
کم کم وقت طلوع خورشیده
مرد قیامی مثل امامِت
اسم امامِت تکیه کلامت
وارث راه روح خدایی
رسم پدر شد، رسم و مرامت