یک آسمان افتاد، با چادری خاکی
جرم و گناهت چیست؟ جز عشق و پاکی
از قصۀ آن در، بارانیام مادر
جان علی برخیز ای یاس پَرپَر
یادم دادی تا دم آخر بمونم
مثل تو پای عشق حیدر بمونم
تو دنیایی که، پُرِ ظلم و فریبه
آیینه باشم پای باور بمونم
تو راه تو تا روز محشر بمونم
در عشق حیدر پهلو گرفتی
اما چرا از او رو گرفتی؟
بودی صفای این خانه مادر
تنها نرو ای آرام حیدر
جان علی بودی پای علی ماندی
جای علی آن روز تو خطبه خواندی
امشب که تابوتت بر شانۀ مولاست
تشییع دریا بر دستان دریاست
از تو گرفتن بی نشونا، نشونی
مادری رو سرِ ما سایهبونی
اسم تو رو هر دلشکسته میخونه
تا میگه مادر خودتو میرسونی
دنیا ندیده مثل تو مهربونی