هم درد مردمی هم عهد لالهها
خاکی و عاشقی سردار ساده پوش
دریای غیرتی کوه شهامتی
ای فخر مرز عشق ای روح پُر خروش
از خود رها شدی غرق خدا شدی
در جنگ هم دلت راضی به ظلم نیست
با این که مثل شیر در رزم حاضری
یار یتیمی و مولای تو علی است
پروا نداری از پیکار و از خطر
مرد جهانی و تیغ تو غیرت است
سردار زینبی دلداده حسین
در دست عاشقت جام شهادت است
ما چه گوییم از تو نامت سلیمانی
از شکوهت خوانده آن یار خراسانی
شیر مرد بیشه عشقی و آزادی
مرد میدان کوه ایمان فخر ایرانی
قبل از شهادتت تو بودهای شهید
وقتی گذشتی از دنیا برای دوست
آموزگار عشق باغی است مکتبت
این است درس تو جان فدای نور